✄☪ ☣غمــــکده عشـــــق❂❁❀
عاشقـــانهـــ
ساده می گویم عزیزم دل بریدن ساده نیست من بودم
خدایا التماس می کنم همه دنیا ارزانی دیگران... ولــــــــــــــــــــــــی... آنکه دنیای من است... مال دیگران نباشد.. بعضی حــــرف ها وزن ندارد …
عشق بيداد من باختن يعني لحظه عشق جان سرزمين يعني يعني زندگي پاک عشق ليلي و قمار من مجنون در عشق يعني تو... شدن ساختن عشق دل يعني كلبه وامق و يعني عذرا عشق شدن من عشق فرداي يعني كودك مسجد يعني الاقصي عشق من عشق آميختن افروختن يعني به هم عشق سوختن چشمهاي يكجا يعني كردن پر ز و غم دردهاي گريه خون/ درد بيشمار عشق من يعني الاسرار كلبه مخزن اسرار يعني عــــــــــشــــــــــق يه جوري بعد تو تنها شدم كه به هر آينده اي بي اعتمادم بدون تو فقط ديروزمو نه تمام عمرمو از دست دادم كنارم هر كسي غير از تو باشه فقط هم صحبت ديوونگيمه تو تا وقتي تو قلبِ من نٓميري چه فرقي داره كي تو زندگيمه چه دنیای ست این دنیای مجازی! مجازی است و درعین حال مملو از انسان های واقعی اما…. خنده هامان ، شکلک .. گریه هامان شکلک… وخودمان تنها یک عکس… بی صدا حرف می زنیم..! بی صدا فریاد می زنیم…! بی صدا زار می زنیم …! وبی صدا می شکنیم! گاهی ندیده رفاقت می کنیم
میخوام بگم دوستت دارم ولی روم نمیشه این دل بیقرار من یه لحظه آروم نمیشه میخوام بگم دوست دارم میخوام که با تو بمونم شعرای عاشقونمو فقط واسه تو بخونم میخوام بگم دوست دارم هر جا باشی هرجا باشم تو شادی و توی غما میخوام کنار تو باشم میخوام بگم دوست دارم بگم تو قلب من تویی اگه که درمون ندارم بدون که درد من تویی میخوام بگم دوست دارم یه عالمه خیلی زیاد شب که بهت فکر میکنم من دیگه خوابم نمیاد ﺗﻮﺕ ﻓﺮﻧﮕﯽ ﺭﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ , ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﯾﻪ ﺷﺐ ﺗﻮﺕﻓﺮﻧﮕﯽ ﻫﺎﻣﻮ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺮﺩﻡ ﺗﻮ ﺗﺨﺖ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﮐﻪ ﭘﯿﺶﺧﻮﺩﻡ ﺑﺨﻮﺍﺑﻦ , ﺍﻣﺎ ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷدم ﺩﯾﺪﻡ ﻫﻤﻪﯼ ﺗﻮﺕ ﻓﺮﻧﮕﯿﺎﻡ ﻟﻪ ﺷﺪن ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﺒﺮﻡ ﺗﻮ ﺗﺨﺖ ﺧﻮﺍﺑﻢ چوﻥ که ﺧﺮﺍﺏ ﻣﯿﺸه .... ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﻢ ﯾﻪ ﺁﺑﺮﻧﮓ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺶ داشتم ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﯼ ﻫﻢ ﮐﻼﺳﯿﺎﻡ ﻧﺸﻮﻧﺶ ﻣﯽ ﺩﺍﺩﻡ ﺍﻣﺎ ﯾﻪﺭﻭﺯ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺗﻮ ﮐﯿﻔﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﺸﺪ ﮐﻪ ﮐﯽ ﺍﻭﻧﻮ ﺑﺮﺩﺍشته ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺍﻭﻧﯽﮐﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻧﺸﻮﻥ ﺑﺪﻡ ﭼﻮﻥ ﻣﻤﮑﻨﻪ ﺍﺯﻡ ﺑﺪﺯﺩﻧﺶ ! ﻭﻗﺘﯽ ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻬﺶ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺑﺨﺎﻃﺮﺵﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﺯﻡ ﺩﻭﺭﻣﯿﺸﻪ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻢ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻡ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯿﺪﻣﺶ !
ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﮕﻔﺘﻢ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻡ , ﺩﯾﮕﻪ ﺁﺯﺍﺩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻤﺶ , ﺗﻮ ﺩﺳﺘﻢ ﻧﮕﺮﻓﺘﻤﺶ ﮐﻪ ﺑﯿﻔﺘﻪ ﺑﺸﮑﻨﻪ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﺸﻮﻧﺶ ﻧﺪﺍﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﺯﻡ ﺑﺪﺯﺩﻧﺶ ,ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﺶ ﻧﺸﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﻢ ﺑﺮﻩ ﺍﻣﺎ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ ﺑﻬﺶ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡﺳﺮﺵ ﺑﺎ ادمای ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ ﮔﺮﻡ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻣﻨﻮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵﮐﺮﺩﻩ .... /دوستان این متن با زبان کودکانه مسائل مهم رو باکمک نمادها بیان کرده یکم بیشتر رو تک تک جملات تامل کنید/
ميــــــدونـے چرا بغــــــل کردن قشنگـﮧ؟ چوטּ طرف راســــــتت ڪـﮧ قلب نیست
هميــــــشـﮧ פֿـالــــــيـﮧ
وقتــــــــے بغلــــــش ميــــــڪـنـــے
قلـــب اونـﮧ ڪـــﮧ پُــــــرش مــــے ڪــنـــــــﮧ
عشقتـــ رآ پنهآטּ میڪنـے ڪـہ مرכآنگیتـــ פֿـכشـہ כـار نَشـوכ ! اَפֿـمـ میڪنـے ڪــــہ مهربآنیَتـــ رآ پنهـــــآטּ ڪنے ! مَـرآ " شُمــآ " פֿـَطآبـــ میڪُنے ڪِـہ هَوآیے نشَومـ ! اَمـآ نمــیـכانـے ! نمـیــכانے ڪـــہ چقَـכر ایــטּ هـآ بـہ تـو مـے آینـכ ! و مـَـטּ כیــوانـہ تـَر میشوَمـ چـــهــ حـــس قشنـــــگیــــــه... وقتــــــی سرتــــو گذاشتــــــی رو پاهــــــاش... خوابتـــــــ نمـــیادا فقط میخوای اذیتـــــــش کنـــــــــی.. یهــــــو نگــــــات کنــــــهــ و ببینـــــــه کـــه چشمــات بازه فورا چشماتو ببنــــــدی...! بعدش بگـــــــــــه: نــخوابــیدی عــــشقم؟ چــشـــمات حـــیفــــه هــا می دونی دل عاشق در مقابل دل معشوق بی دل ، مثل چیه ؟ به خاطر روی زیبای تو بود
یه روزی روزگاری داشتم سنگ بود اما نه به اندازه قلب سنگیت،تلخ بود اما نه به اندازه تلخیت،بی رحم و گرگ بود اما نه به اندازه بی رحمیت. دلم روزی بی عشق بود آزاددددد،اما روزی اسیرت شددددد روزی عاشقتتتتت شد.اما تو چی؟تو کی پیش من بودی؟
نگران نباش برو من تنها نیستم تنهایی هست ، دلتنگی هم قول آمدن داده غروب هم هست من می میرم ، تو برو نگران من نباش دنیای مادخترا: گردنبندطلایی ...نقره ای انگشتروجواهر قرارای دخترونه تلفنای2 ساعته گریه کردن های یواشکی زیرپتوصورتی دفترچه خاطرات آهنگ گوش دادن های نصف شبی اس دادنای شبونه مسخره کردن همدیگه خرخونی های شب امتحان کلمه های رمزی که فقط خودمون معنیشومی دونیم رازهایی که فقط خودمون ازش خبرداریم دنیای مادختراپرازاحساسات پاک ورویای دختروونه به افتخارهمه ی دخترا
˙·٠•●♥چه حالــی میده عشقــــت وقتی داری فـــکر میکنـــی و و ♥یهـــــــو محکم بغـــل و بوســت کنه ♥موقعـــی که عصـــبانی هستـــی سفت بغــلت کنه ♥همــش خوشــحالت کنه ♥عــــــــطرا و تیپای مورد علاقـــتو بزنه ♥دســــــــــتاش گــرم باشــــه ♥عاشقـــــــونه نگــات کنـــــــه ♥همیشــــــه پشــتت باشـــــه ♥عاشقــــــــــــو دیونـــت باشــه . . /. . . . . . . . . . `*•.¸★★¸.•¨`*•.¸★`*•.¸★★¸.•¨`*•.¸★`*•.¸★ خیلی کم گذاشتی،خیلی نبودی، من اما.. کم نگذاشتم.. کم برداشتم... که تو کم نياری... هر چیز با ارزشی بود به تو بخشیدم. عشقم،غرورم،دلم سادگی ام... باورم... و... زندگیم... دیگر چيزى برايم نمانده بجز تو عشق من پس گوش کن : حس عجیبیه : عمرمن وقتی میفهمی عاشق شدی . . . وقتی میفهمی بهش دلبسته شدی و دلت نمیخواد از این دلبستگی دل بکنی . حس عجیبیه :مهربان من وقتی دلت میخواد بخاطر هر کاری ازش اجازه بگیری و از کوچیکترین کاراش باخبر باشی. حس عجیبیه : قلب من وقتی با دو دقیقه دیر جواب دادنش تو دلت نگرانی موج میزنه. . . اگه کسی غیرطبیعی بهش نگاه کنه غیرتی میشی و آتیش میگیری، روزی که میبینیش دلت از خدا میخواد که زمان رو همونجا متوقف کنه و وقتی مجبوری ازش خداحافظی کنی، خیلی زود دلت براش تنگ میشه انگارسالهاست که ندیدیش. . . حس عجیبیه : نفس من وقتی نسبت به تموم وجودش حریصی و تمومشو مال خودت میدونی. . . خیلی عجیبه وقتی حاضر نیستی این حسو با تموم دنیا عوض کنی . . . چون دوسش داری قد یه دنیا ساده كه باشى....شال گردنت را به او ميبخشى....بربرى داغ پاييز واقعا عشق بازيست. ..ادم هاى ساده را دوست دارم...بوى ناب ادميت ميدهند...ساده كه ميشوى فرمول نميخواهى...ايكس توهميشه مساوى ايگرك است...درگير راديكال وانتگرال نيستى...هرجايى به سادگى محاسبه ميشوى...ساده كه كه ميشوى حجم ندارى...جايى نميگيرى...زودبه ياد مى آيى و دير از خاطرميروى... ساده كه ميشوى كوچك ميشوى توى دل هركسى جا ميشوى....
من :: ترشحات خوبی هایت چه شبی است! چه لحظههای سبک و مهربان و لطیفی، گویی در ریز غزل نرم فرشتگان نشستهام. میبارد و میبارد و هر لحظه بیشتر نیرو میگیرد. هر قطرهاش فرشتهای است که از آسمان بر سرم فرود میآید. چه میدانم؟ خداست که دارد یک ریز غزل میسراید؛ غزلهای عاشقانهی مهربان و پر از نوازش. هر قطرهی این باران، کلمهای از آن سرودهاست ♥دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم را به تخت می بندم تا ترکت کند ... فریـــــــــــــــــــــــــــــــــــاد می کشد، میلرزد ، خمارت می شود... رهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا که شد او میماند و عمری وسوسه ی تلخِ دوبـــــــــــــــــــاره خواســـــــــــــــــتن تــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو!♥ میدانستم عاشق بارانی ، آنقدر اشک ریختم تا خورشید بتابد بر روی سیل اشکهایم ، تا اشکهایم ابر شود و باران ببارد این اشکهای من است که بر روی تو میبارد آسمان با دیدن چشمهای من می نالد عشق همین است و راه آن نفسگیر باز هم میخواهم عشق را با تمام دردهایش، دردهایی که درد نیست چون دوایش تویی خیالی نیست دلتنگی ها و بی قراری هایش، چون چاره اش تویی عزیز من تویی، در راز و نیازهایم تنها تویی با تو بودن یعنی همین ، یعنی من عاشقم بیشتر از تمام عشقهای روی زمین عزیزم خیلی دوستت دارم ، تنها همین احساس است که در دل دارم این کلام جاودانه را از من بپذیر ، در روزی که قلبم درونش غوغاست ،
این احساس صادقانه را از من بپذیر ، در روزی که حال من حال خودم نیست
چشمهای مهربانت را ندیدن ساده نیست
از زمان رفتنت خورشید را گم کرده ام
ناله های ابر را هر شب شنیدن ساده نیست
ساده نیست...!
تو
و یک عالمه حرف...
و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد!!!
کاش بودی و
می فهمیدی
وقت دلتنگی
یک آه
چقدر وزن دارد
ریتم ندارد …
آهنگ ندارد …
اما خوب گوش کن …
درد دارند …
زندانی زندان دقایق نشدی
وقتی که مرا از دل خود می رانی
یعنی که تو هیچ وقت عاشق نشدی
زرد است که لبریز حقایق شده است
است که با درد موافق شده است تلخ
عاشق نشدی وگر نه می فهمیدی
پاییز بهاریست که عاشق شده است
دل عاشق مثل یه لامپ مهتابی سوخته است .
دلتو می اندازی زمین . جلوی پای دلبرت . می بینتش . سفیدی و پاکیشو . میبینه چقدر ظریفه. می بینه که فقط واسه اونه که می تپه .
فکر میکنین معشوق بی دل چی کار می کنه ؟
میاد جلو . جلو و جلوتر . به دل عاشقش نگاه می کنه . یه قدم جلوتر میذاره .
پاشو میذاره روش . فشارش می ده و با نهایت خونسردی به صدای خرد شدن دل عاشقش گوش می ده .
می دونید فرق دل عاشق با اون لامپ مهتابی چیه ؟
دل عاشق میشکنه ، خرد می شه . نابود میشه . ولی آسیبی به پای معشوق بی دل نمی رسونه . پاشو نمی بره و زخمی نمی کنه . بلکه به کف پاهای قاتلش بوسه می زنه.
که نگاهم به روی هیچ کس خیره نماند
به خاطر دستان پر مهر و گرم تو بود
که دست هیچ کس را در هم نفشردم
به خاطر حرفهای عاشقانه تو بود
که حرفهای هیچ کس را باورنداشتم
به خاطر دل پاک تو بود
که پاکی باران را درک نکردم
به خاطر عشق بی ریای تو بود
که عشق هیچ کس را بی ریا ندانستم
به خاطر صدای دلنشین تو بود
که حتی صدای هزار نی روی دلم ننشست
و به خاطر خود تو بود
فقط به خاطر تو
دلهره هایم تمامی ندارند
نفس هایم کوتاه شده اند
دست هایم میلرزند و قدم هایم کند تر
من پاهایم تحمل وزنم را ندارند من بی تابم برای گم کرده ام
نمیدانم در کدامین دیار آرامش را گم کردم
شاید آن چشم های آلوده آرامش را از من ربودند
هرچه که بود زندگی را سخت کرد
من به رهگذران جاده آرامش میگویم:
به همان لذت آرامش یک خواب لطیف سوگند
من بی خبر مانده ام از نعمت ساده ی خویش…
هرکسی رحم در اندیشه ی خود دارد
با خبر سازد مرا از گم کرده ی خود…
من باران را، گریه ی آسان را،
دست مهربان را، خوابی آرام را،
گم کرده ام …
به سنگین ترین نقطه قلبم رسیده است
سبک تر شده ام حالا،مثل پروانه
استشهاد سلولهای بدنم گواهی میدهد
به بیکران شدن روحم در انزوای جسمت
من در ترانه های تو غرق شده ام
جنگ دست و پایم بی فایده است
وقتی روحم را از چنگم در اورده ای
من با تو زنده ام یا مرده ؟
قالب رایگان وبلاگ کد آهنگ |